مقدمه:
روش هاي اثر بخشي جهت ارايه كارآمد در آموزه هاي تربيتي اگر به خاطر داشته باشيد ، در قسمت قبل از سه روش تربيتي سخن گفتيم . روش سخت گيرانه / روش سهل گيرانه / و روش متعادل / در گفتار اين هفته با شما از روش ايده آل در تربيت کودکان که همان روش متعادل است ، سخن مي گوئيم . شيوه اي که در آموزه هاي ديني اسلام نيز بر آن تاکيد شده است . اميدواريم اين برنامه مورد توجه شما قرار گيرد . همانطور که قبلا" نيز اشاره کرديم ، کودکان معمولا" آنچه را که مي بينند ، بهتر ياد مي گيرند . در خانواده هاي متعادل ، والدين از آنچه به فرزندانشان مي آموزند ، معمولا يك گام جلوتر حرکت مي کنند . يعني خود به آنچه مي گويند ، عمل مي کنند . هنگامي که والدين به وحدت در گفتار و عمل نرسند ، نمي توانند الگوي مناسبي براي فرزندان خود باشند . روان شناسان از اين مسئله به عنوان تعارض در گفتار و عمل ياد مي کنند . هماهنگي بين حرف و عمل ، يک اصل مهم تربيتي است که در قرآن کريم نيز بر اهميت و لزوم آن تاکيد شده است . خداوند در سوره صف آيه 2 مي فرمايد: " اي کسانيکه ايمان آورده ايد ، چرا سخني مي گوييد كه عمل نمي کنيد. از نظر روان شناسان ، کودکان نيازمند الگوهايي قابل قبول و مطمئن هستند و کلام والدين هنگامي در فرزندان تاثير مي گذارد که آنها خود نمونه اي عيني براي بچه ها باشند . از نکات مهم ديگر درارتباط با فرزندان اين است که بدانيم دنياي آنها با دنياي بزرگسالان متفاوت است و اين تفاوت هم جنبه کمي و هم جنبه کيفي دارد . در خانواده متعادل ، والدين به توانايي ، امکانات ، استعدادها و قابليتهاي فرزندان و همچنين نيازهاي عاطفي آنها توجه دارند . آنها با توجه به ويژگيهاي فرزندان ، از آنها انتظاراتي دارند . در شيوه تربيتي متعادل ، همخواني ميان انتظارات والدين و توانائيهاي فرزندان از اهميت برخوردار است . موقعيت نامطلوب زماني براي فرزندان فرا مي رسد که شاهد ناهمخواني ميان توقعات والدين و توانائيها و امکانات خود باشند . پيامبر گرامي اسلام (ص ) در سخني مي فرمايد : "خداوند ، پدر و مادري را که از فرزندشان انتظاري بيش از طاقت و تحمل او ندارند ، مورد رحمت قرار مي دهد . " در شيوه تربيتي متعادل ، کودک را به روشي که از نظر او اطمينان آور است ، آزاد مي گذارند . در چنين خانواده اي فرزند به استقلال و آزادي فکري تشويق مي شود ، درحالي که به طور مستقيم و يا غير مستقيم ، نوعي کنترل و محدوديت از سوي والدين بر او اعمال مي شود . در اين خانواده ها اظهار نظر ، گفت و گو و ارتباط کلامي وسيع در تبادل ميان کودک و والدين به چشم مي خورد . اساس برقراري ارتباط ، گرمي و صميميت است . اما اين صميميت ، به شيوه اي منطقي و عقلاني اظهار مي شود . در شيوه تربيتي متعادل ، هريک از اعضاي خانواده مي توانند به تناسب امکان و توان خود در تعيين و انتخاب اهداف و تلاش براي دستيابي به آنها شرکت كنند . وقتي همه اعضای خانواده در انتخاب هدفها مشارکت داشته باشند ، مسلما" با اشتياق و انگيزه بيشتري براي تحقق آنها مي کوشند . از ديگر ويژگي هاي خانواده هاي متعادل ، انضباط همراه با رفتارهاي مستقل است . والدين خانواده هاي متعادل ، هرگاه کودک را از چيزي منع کنند و يا از وي انتظاري خاص داشته باشند ، دليل آن را ارائه مي دهند و مسئله را براي او به خوبي تبيين مي كنند . در اين حال اگر فرزندان در کارهاي خود کوتاهي کنند و يا برخلاف آنچه از سوي خانواده تعيين شده ، عملی انجام دهند ، طبق قوانين و مقررات خانواده ، به نوعي جريمه مي شوند . براي جلوگيري از ارتکاب رفتارهاي نابهنجار و نادرست از سوي فرزندان ، والدين مي کوشند که فرزندان را متوجه آثار اعمال خود كنند و آنها را ترغيب مي کنند که خود بر عملکردشان مديريت نمايند . بدين ترتيب براي اجراي انضباط در خانه و اجتماع ، خود کنترلي ، به تدريج جايگزين ديگر کنترلي مي شود . در خانواده هاي متعادل ، روش زندگي براساس مشورت و پيروي از مبناي عقلي و مصلحت انديشي است . در آموزه هاي اسلام نيز بر موضوع مشورت در تمامي عرصه هاي زندگي تاکيد شده است و خداوند در قرآن کريم ، مشورت در امور را به مسلمانان توصيه كرده است . مسلما" رعايت اين اصل در محيط خانواده ، علاوه براينکه بر تفاهم و همدلي ميان اعضاء مي افزايد ، اعتماد به نفس و عزت نفس را در کودکان پرورش مي دهد . در شيوه تربيتي متعادل ، نه محدوديت مطلق سايه مي افکند و نه آزادي عنان گسيخته وجود دارد . رابطه ميان والدين و فرزندان ، برپايه آزادي نسبي و متعادلي است که فرصت کافي را براي اظهار نظر به کودکان و فرزندان مي دهد . فرزندان در اين خانواده ها ، مشکلات و خواسته هاي خود را با والدين درميان مي گذارند و آزادانه و با رعايت احترام و ادب ، عقيده خود را ابراز مي کنند . بديهي است كودكاني كه خواستها و نيازهاي خود را به سهولت با والدينشان درميان مي گذارند ، از امنيت رواني کافي برخوردارند . آقاي صفورايي روان شناس ايراني ، درمورد آثار شيوه تربيتي متعادل بر فرزندان مي گويد : « به دليل اينكه والدين در اين خانواده ها به فرزند ان خود احترام مي گذارند ، روحيه استقلال و اعتماد به نفس را در آنها تقويت و به رشد سالم شخصيت شان کمک مي کنند . اين امر موجب محبوبيت کودک درميان همسالان خود نيز مي شود . براساس بررسي هاي روان شناسي اجتماعي ، افرادي که در دوران کودکي از آزادي متعادلي در محيط خانواده برخوردار بوده و حق اظهار نظر داشته اند ، در بزرگسالي توانسته اند مديران لايق و موفق و يا حتي از مصلحان برجسته اجتماعي شوند . وقتي فرزندان بتوانند با والدين در يک فضاي عاطفي متعادل زندگي کنند ، در ديگر محيط ها ازجمله مدرسه نيز مي توانند ارتباط عاطفي و اجتماعي صميمي با ديگران برقرار کنند . آنان مي توانند با همکلاسيهاي خود ، همکاري و همفکري داشته باشند ، به آنان احترام بگذارند و حتي عقايد مخالف خود را به راحتي بشنوند . چنين کودکانی به هيچ وجه درصدد تجاوز و حمله به حريم ديگران بر نمي آيند . در سايه شيوه تربيتي متعادل ، توانمندي ها و استعدادهاي کودکان هدر نمي رود ، بلکه در جهتي معين هدايت مي شود . والدين نيز مي توانند با تدبير ، نيروهاي بالقوه موجود در فرزندان خود را به سمت دستيابي به رشد و کمال سوق دهند . اين فرزندان معمولا" کارآمد و متکي به خود پرورش مي يابند . » در روش تربيتي متعادل ، کودکان با داشتن اعتماد به نفس و كارآيي مناسب ، از شادابي و نشاط مطلوبي برخوردارند و اين احساس را دارند كه مي توانند با شجاعت بر مشكلات غلبه يابند . روحيه همكاري در اين كودكان بالا و معمولا از خودخواهي و خود محوري اجتناب مي كنند . در قسمت آينده نيز در اين مورد با شما سخن خواهيم گفت . پرورش دبستانی ها در محیط مکتبی جدید آموزش های پرورشی و تربیتی باید از سنین پیش دبستانی آغاز شود. راههای متفاوتی برای آموزش های تربیتی به خردسالان وجود دارد اما ایجاد محیطی دینی، بهترین روش تربیت پیش دبستانی ها است. فراموش نکنیم که «محیط» یکی از موثرترین عوامل تربیت صحیح یا ناصحیح کودکان است حتی اگر با چیزهایی مواجه شود که قدرت فهم کامل آن را نداشته باشد.کودک امروز انسان بالغ فرداست و برخی آموزه های دوران کودکی را در بزرگسالی درک خواهد کرد و می تواند چراغ هدایت او باشد. ایجاد محیط دینی مهد کودک ها و پیش دبستانی ها باید این نکته را مدنظر داشته باشند که اینجا یک کشور اسلامی است و آموزه های تربیتی، طبیعتاً باید مبتنی بر دین باشد. با مقوله ی تربیت دینی نباید باری به هر جهت رفتار کرد. به صرف واداشتن کودکان به فرستادن چند صلوات، نمی توان ادعا کرد محیطی دینی در مهد کودک یا پیش دبستانی به وجود آورده ایم. اگر می خواهیم محیط دینی برای کودکان ایجاد کنیم باید بدانیم که آموزش قرآن، در هر سنی بهترین آموزش است اما برای هر مقطع سنی، روشی خاص باید اعمال شود. کودکان قصه و بازی را خیلی دوست دارند بنابراین ایجاد بازیهای قرآنی با استفاده از ابزار و وسایل مخصوص، روشی موثر در آشنا کردن پیش دبستانی ها با قرآن و آموزه های آن است. قصه های قرآن با لحنی شیوا و بلیغ روایت شده است اما شاید آن زبان برای کودکان ثقیل باشد. گفتن قصه های قرآنی به زبان قابل فهم خودشان، روش بهتری است. استفاده از نقاشی و فیلم به ویژه دیالوگ هایش برای کودکان، قابل فهم بوده و ترتیب دادن اردوهای تفریحی در مکان های دینی به تربیت دینی فرزندان کمک شایانی می کند. پدران و مادران نیز باید با ادامه ی روند تربیتی مراکز آموزشی فرزندانشان و ایجاد محیطی دینی در خانه، به پرورش مذهبی فرزندانشان کمک کنند. محیط مکتبی شاداب قدیم در مکتب خانه ها، به بچه ها آموزش قرآن و مبانی دینی می دادند. ملّاهای ترکه به دست نیز وظیفه آموزش را به عهده داشتند. برخی مهدها و پیش دبستانی ها از آموزشیاران و معلمان بازنشسته ی دوره ابتدایی یا حتی مقاطع بالاتر استفاده می کنند غافل از اینکه یک بازنشسته هر چقدر هم شاداب باشد، حوصله و سرزندگی یک خانم مربی جوان را ندارد. بنابراین مراکز پیش دبستانی باید از استخدام افراد کم حوصله و کسانی که قدرت ارتباط موثر با کودکان را ندارند- چه جوان، چه پیر- پرهیز کنند. ایجاد محیط شاداب، مقدمه ی شکل دادن محیط دینی در مراکز پیش دبستانی و حتی مهدکودک ها است. رفتار مهربانانه و مشفقانه ی مربیان این مراکز موجب جلب اعتماد کودکان می شود و ماندگاری آموزه ها در نزد آنان را عمق می بخشد. اگر قرار است، پیش دبستانی ها با روش هایی چون بازیهای قرآنی به دین روی آورند، باید محیط های آنان علاوه بر داشتن رنگ و بوی معنوی، شادابی و سرزندگی لازم از حیث فضا و مربیان را نیز داشته باشد. در این میان وظیفه ی مدیران این مراکز در استخدام نیروهای متناسب با مسائل گفته شده،از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. این مربیان علاوه بر دادن آموزش به کودکان و ایجاد محیطی معنوی و شاداب، وظیفه ی ارشاد والدین برای همراهی آنان با برنامه های این مراکز را نیز بر عهده دارند. اهمیت محیط های کودکی خاطرات کودکی را به خاطر بیاوریم و کلاهمان را قاضی کنیم و ببینیم محیط های کودکی ما چقدر در شکل گیری شخصیتمان موثر بوده است. بسیاری از کسانی که در بزرگسالی انسان هایی متدیّن، متعهد و کارآمد بوده اند در محیط های دینی رشد یافته اند به ویژه آن محیط هایی که دین را با چاشنی شادابی به فرد آموخته اند. به عبارت دقیق تر، دین را به آنها نیاموخته اند بلکه آنان را در محیطی دینی قرار داده اند و به همین دلیل، فرد کاملاً تحت تاثیر آموزه های دینی و انسان هایی روشن ضمیر قرار گرفته و برای راهیابی به جامعه ای که همه گونه زیبایی و زشتی را در خود جای داده، آماده شده اند. کودکی که در فضایی چون مسجد رشد پیدا می کند و تحت برنامه های دینی تعلیم می بیند اگر این آموزش ها برای او تداوم پیدا کند خیلی بهتر از کسی که در چنین محیط هایی نیست، تربیت می شود. بنابراین باید دید چگونه می توان آموزش های مسجدی را وارد مراکز پیش دبستانی کرد والبته با چه زبانی؟ کودکی های عاشورایی دوستی تعریف می کرد که در دوران کودکی با رزمندگان اسلام، زیاد حشر و نشر داشته. رزمندگانی که حداقل 100 نفرشان به شهادت رسیده اند. او می گفت: نشست و برخاست با این آدم ها و معاشرت با دیگران برای من در آن زمان فرقی نداشت و هر دو را یکی می دیدم. بعدها اما به دلیل تداوم رفت و آمد با آدم های از جنس شهیدان دفاع مقدس، خاطرات آن به جنات رفته ها در ذهنم زنده شد. حالا رفتار و کردارشان را درک می کرنم و دلیل آن اعمال را می فهمم.این مسئله باعث شده که با تربیت دینی رشد کنم و بدانم که اینجا جمهوری اسلامی ایران است و رستگاری من در عمل به تعالیم دین مبین اسلام است. باید اندیشید که چگونه می شود پیش دبستانی های امروز را با فرهنگ اسلامی و عاشورایی که دلیل همه ی حرکت های انقلابی در دروان ماست آشنا کرد. منابع و مآخذ: 1-اسميت (فيليپ): «تفكر منطقي» ترجمه علي شريعتمداري، ج3، تهران- انتشارات سمت 1371 2-ساعتچي (محمود): «خلاقيت و نوآوري براي حل مشكلات» مطالعات مديريت تابستان 1371 3-شيرازي (علي) : «مديريت آموزشي» مشهد، جهاد دانشگاهي، 1373 معاون آموزشی ماندانا میردریکوندی
+ نوشته شده در شنبه پانزدهم اسفند ۱۳۸۸ساعت 20:51  توسط دبستان شهید رحیمی 2
|
|